.: مُوجیم که آسودگی ما عدم ماست :.

سید ما، مولای ما، دعاکن برای ما ...

.: مُوجیم که آسودگی ما عدم ماست :.

" آینده از آن امت اسلامی است. "
The future belongs to the Islamic Ummah

امام خامنه ای حفظه ا...

موضوعات حضرت ماه خاطرات شهدا گالری تصاویر سخنرانی های مذهبی سبک زندگی دینی بصیرت مسابقات کتاب خوانی + دانلود کتاب پیامک های مناسبتی دانلود اسلامی طنز و کاریکاتور دیگر موضوعات فروشگاه
آخرین نظرات
پیوندها
پیوندهای مفید

نورا... داشت با نانوا بحث می کرد !

شنبه, ۱۲ مرداد ۱۳۹۲، ۰۸:۰۷ ق.ظ

نگارخانه ی ایرانی

نورا... که رفت نان بخرد، چند نفری بیشتر در صف نبودند.

نیم ساعتی می گذشت اما هنوز برنگشته بود.

از ماشین پیاده شد و پیچید توی کوچه.

نورا... از پله های نانوایی رفته بود بالا و داشت با نانوا بحث می کرد.

با صلوات مردم بحث خاتمه پیدا کرد و نورا... به سمت ماشین آمد.

رفت جلو و ازش پرسید: ندیده بودم با کسی درگیر بشی؟

خنده ی تلخی کرد و گفت: خانم با حجابی جلوتر از همه بود؛ نانوا بی اعتنا به او به زن بد حجاب نان داد،

وقتی هم که خانم اعتراض کرد، به او بی احترامی کرد.

رفتم تا سر عقلش بیارم ...

خاطره ای از شهید نورا... کاظمیان

 

منبع: کتاب گوهر غیرت از خانم فاطمه اعظمی

اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّل فَرَجَهُم (۰)

هیچ دیدگاهی ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">